این حقیفت در دلم معوا گرفته
عشق دیگر در دل تو پا گرفته
آنقدر پروا نکن از اشک من
حرف آخر را بزن
تو مرا رنجانده ای روز وشب گریانده ای
پشت دیوار ریا چهره را پوشانده ای
آنچه باید بفهمم من دیگر فهمیده ام
بارها از دست تو پیش خدا نالیده ام
تو مرا رنجانده ای روز وشب گریانده ای
:: برچسبها:
بیاد اسطوره های هنر,
|